غنچه لعل لبت بستی علی اصغرم
یا که شد ای داد و بیداد خاک عالم بر سرم
غنچه لعل لبت بست علی اصغـــــــرم
از چه خاموشی نمیدانم ای صبح امید
اخم در هم کرده یی حتی بمن ای گوهرم
غنچه لعل لبت بست علی اصغرم
تاب هجران تراای نو گل پژمرده ام
کی بود اندر نهاد خسته بس مضطرم
غنچه لعل لبت بست ی علی اصغــــرم
آن تبسم های جان آور چی شد ای نازنین
بار دیگر خنده تا وا شود بال و پرم
غنچه لعل لبت بســـــــــــــى علــــى اصغـــــــرم
تشنه بودی چون کشیدی جام عشق از سوز عشق
ای عجب از نوک پیکان بر رضای داورم
غنچه لعل لبت بست ی علی اصغرم
گر دریدند حلق توای کودک شش ماهه ام
لیک خون تو نویسد نام ما برد فترم
غنچه لعل لبت بستی علی اصغرم
یمن سربازی تست چون ارمغان دارد کنون
همچنان تا روز محشر لوحه های سنگرم
غنچه لعل لبت بست علی اصغرم
این منم از خون تو سازم محاسن در خضاب
ور نه آتش میزندهر قطره اش بر ششدرم
غنچه لعل لبت بستی علی اصغرم
مرغ روحت را بگو از روی دستم پر مزن
چون بجز تو دیگری نبود انیس و یاورم
غنچه لعل لبت بستی علی اصغرم
حرمت طفل صغیرت پادشاها یا حسین
عاشقان و گمشده بخشی بروز محشرم
غنچه لعل لبت بستی علی اصغرم
غنچه لعل لبت بستی علی اصغرم
یا که شد ای داد و بیداد خاک عالم بر سرم
غنچه لعل لبت بست علی اصغـــــــرم
از چه خاموشی نمیدانم ای صبح امید
اخم در هم کرده یی حتی بمن ای گوهرم
غنچه لعل لبت بست علی اصغرم
تاب هجران تراای نو گل پژمرده ام
کی بود اندر نهاد خسته بس مضطرم
غنچه لعل لبت بست ی علی اصغــــرم
آن تبسم های جان آور چی شد ای نازنین
بار دیگر خنده تا وا شود بال و پرم
غنچه لعل لبت بســـــــــــــى علــــى اصغـــــــرم
تشنه بودی چون کشیدی جام عشق از سوز عشق
ای عجب از نوک پیکان بر رضای داورم
غنچه لعل لبت بست ی علی اصغرم
گر دریدند حلق توای کودک شش ماهه ام
لیک خون تو نویسد نام ما برد فترم
غنچه لعل لبت بستی علی اصغرم
یمن سربازی تست چون ارمغان دارد کنون
همچنان تا روز محشر لوحه های سنگرم
غنچه لعل لبت بست علی اصغرم
این منم از خون تو سازم محاسن در خضاب
ور نه آتش میزندهر قطره اش بر ششدرم
غنچه لعل لبت بستی علی اصغرم
مرغ روحت را بگو از روی دستم پر مزن
چون بجز تو دیگری نبود انیس و یاورم
غنچه لعل لبت بستی علی اصغرم
حرمت طفل صغیرت پادشاها یا حسین
عاشقان و گمشده بخشی بروز محشرم
غنچه لعل لبت بستی علی اصغرم
