حسین فرزندِ علی بن ابیطالب و فاطمه زهرا و نوهٔ محمد بن عبدالله، پیامبر اسلام، است. او هفت سال آغازین زندگیش را در زمان حیات محمّد سپری کرد. گفتههایی از محمّد نقل شده است که نشان از علاقهاش به حسین و برادرش، حسن مجتبی، دارد؛ مانند: «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند». مهمترین رویداد روزگار کودکی حسین شرکت در رویداد مباهله و نامیده شدن به عبارت «ابناءَنا» در آیهٔ مباهله است. در دوران خلافت علی بن ابیطالب، حسین در رکاب پدرش بود و او را در جنگها همراهی میکرد. سپس، به پیمان صلح برادرش با معاویه پایبند ماند و اقدامی علیه معاویه نکرد؛ ولی درخواست معاویه برای پذیرش یزید همچون ولیعهد را خلاف صلحنامه و بدعتی در اسلام شمرد و نپذیرفت. پس از مرگِ معاویه در ۶۰ ه. ق، او از بیعت با یزید اجتناب کرد و با خانوادهاش به مکه رفت و چهار ماه در آنجا ماند. اهالی کوفه که اکثراً شیعه علی بودند، از مرگِ معاویه شادمان شدند و به حسین نامه نوشتند که دیگر حکومت بنیامیه را تحمل نخواهند کرد و با وی بیعت کردند. حسین نیز پسرعمویش، مسلم بن عقیل، را به آنجا فرستاد تا وضع را بررسی کند. سپس، در نتیجهٔ اقدامات عبیدالله بن زیاد، حاکم جدید کوفه، مردم ترسیدند و مسلم را تنها گذاشتند. حسین، که از آنچه در کوفه رفته بود خبر نداشت، به رغم اصرار دوستانش، در ذیحجه ۶۰ رهسپار کوفه شد تا آنچه را خواست خداوند میدانست، به انجام رساند. در میانهٔ راه، سپاه کوفه به فرماندهی حر بن یزید ریاحی مسیر کاروان به سوی کوفه را سد کردند و در نتیجه، کاروان از مسیر خود منحرف شد و در روز دوم محرّم ۶۱ ه.ق به کربلا رسید. از روز سوم محرّم، به فرماندهی عمر بن سعد، لشکریانی از کوفه به منطقه وارد شدند. حسین صبح روز دهم محرم، عاشورا، لشکریانش را آماده کرد و سوار بر اسب رو به لشکریان ابن سعد خطابهای ایراد کرد و مقامش را برای آنان شرح داد؛ ولی باز به وی گفته شد که نخست باید تسلیم یزید شود. او در پاسخ گفت که هرگز خودش را چون بَرده تسلیم نمیکند. بدین ترتیب، نبرد کربلا آغاز شد و شماری از دو طرف کشته شدند. پس از نیمروز، سپاهیان حسین بهشدت تحت محاصره قرار گرفتند. با کشته شدن یاران و خاندان حسین در پیش رویَش، او تنها ماند و از سر و بازو آسیب دید و بر روی صورت به زمین افتاد و سنان بن انس نخعی یا شمر بن ذی الجوشن سرش را از تن جدا کرد. نبرد به پایان رسید و سربازان ابن زیاد رو به غارت آوردند. بعد از آن که ابن سعد محل جنگ را ترک کرد، بنی اسد تَنِ حسین و دیگر کشتگان را همانجا به خاک سپردند. سرِ حسین با سرهای دیگر هاشمیان، همراه با کاروان اسرا به کوفه و دمشق برده شد.